مقدمه
امیدهایی وجود دارد که جنبش جهانی زنان نیز بتواند تا حد زیادی از پتانسیل و وعدههای انقلابی ارتباطات الکترونیکی، همچنانکه تمام دنیا از آن بهره مند می شود سود ببرد. همانطور که گیتلر (1991: 91)(Gittler ) خاطر نشان کرده، در سراسر دنیا زنان امروزه فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی را در جهت اهداف جنبش زنان بکار می گیرند. ارتباطات الکترونیکی، شبکه سازی زنان و اقدامات جلب حمایت برای ایشان را به روشهایی که قبلا امکان پذیر نبودند، تسهیل می کند.
در این نوشته، ابتدا مختصراً به معنا، امتیازات و قابلیتهای آنچه که "جامعه اطلاعاتی" نامیده می شود، نظر میافکنیم، سپس نقش و جایگاه فعلی زنان در فضای جامعه اطلاعاتی در سطح جهانی را مورد بررسی قرار می دهیم بهطوریکه هم امتیازات فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برای زنان و هم موانعی که در این راستا وجود دارد به ویژه در ارتباط با زنان کشورهای در حال توسعه، مورد تاکید قرار گیرد.
سوالاتی که در ارتباط با زنان پیش روی ما قرار دارد عبارتند از اینکه:
- آیا زنان به عنوان نیمی از جمعیت هر جامعه، به طرز مناسبی در دنیای فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطات (یا جامعه اطلاعاتی) حضور موثر دارند؟ یا اینکه احتمالاً الگوهای دیرینه ی نابرابری جنسیتی و تبعیض علیه زنان در عرصههای اجتماعی و اقتصادی همچنانکه در رسانه های قدیمی معمول بوده، در اینجا نیز دوباره تکرار میشوند؟ موضوع شکاف دیجیتالی جنسیتی در این ارتباط مورد بحث قرار خواهد گرفت.
- نحوه حضور زنان در این عرصه واقعا چگونه است؟ یا اینکه آنان به عنوان بخشی از مشارکتکنندگان در جامعه اطلاعاتی واقعاً به چه مشغولند؟ در این ارتباط وعدههای اصلی فناوری اطلاعاتی و ارتباطات و منافع واقعی این فناوریها در جهت توانمندسازی گروههای زنان فعال و نیز موانع موجود مورد توجه قرار میگیرد.
جامعه اطلاعاتی: یک مفهوم نسبتاً جدید!
برخی بر این باورند که هنوز تعریفی عام از جامعه اطلاعاتی واقعاً وجود ندارد و تعاریف پیشنهاد شده اغلب نارسایند و فقط موضوعات خاص یا تاثیرات ویژه ای را مورد توجه قرار میدهند. با این همه، به طور کلی بسیاری به این موضوع اذعان دارند که جامعه اطلاعاتی پدیدهای است که در هر جنبه از زندگی افراد نفوذ پیدا کرده است و بر تک تک سلولهای جامعه و هر بخش از فعالیتهای آن تاثیر گذاشته است.
http://www.itu.int.osg.spu.wsis-thenes/vision /vision.html
اعتقاد بر این است که سه عنصر اصلی یعنی دانش و اطلاعات؛ ازدیاد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات؛ و دسترسی و کاربرد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، اساس و بنیان جامعه اطلاعاتی را تشکیل می دهد (همان).
طبق گزارش نهایی برنامهی" فرصت دیجیتالی" از جانب برنامه عمران ملل متحد (UNDP, 2001) “ فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی به عنوان تواناساز قدرتمندی برای اهداف توسعه شناخته می شود، چرا که ویژگیهای منحصر به فرد آن، ارتباطات و تبادل اطلاعات را به طور قابل توجهی بهبود می بخشد و منجر به تقویت وایجاد شبکه های جدید اجتماعی و اقتصادی میشود:
- فناوریهای اطلاعات و ارتباطات فراگیر و چندجانبه عمل می کنند: این فناوریها را می توان در مورد محدوده ی وسیعی از فعالیتهای انسانی از استفاده شخصی گرفته تا تجارت و حکومت به کار گرفت.
- این فناوریها، تواناساز (enablor) عمده ای در خلق شبکه ها است، و در نتیجه کسانی که به این شبکه ها دسترسی دارند را قادر می سازد تا از دستاوردهای حاصله که با افزایش استفاده، فزونی می یابد بهره مند شوند.
- این فناوریها، انتشار اطلاعات و دانش را با آزاد کردن محتوی از جایگاه فیزیکی آن، تسریع میکند.
- ماهیت مجازی و دیجیتالی بسیاری از تولیدات و خدمات این فناوریها، این امکان را فراهم آورده که هزینه های جانبی به صفر برسد یا کاهش یابد.
- قدرت این فناوریها در ذخیره کردن، بازیابی، طبقه بندی، تصفیه، توزیع و تسهیم اطلاعات بدون شک میتواند به فواید کارایی بیشتر در امر تولید، انتشار و داد وستد منجر شود.
- افزایش کارایی و کاهش هزینه ها در نتیجه ی کاربرد این فناوریها، به ایجاد تولیدات و خدمات و مجاری توزیع جدید در چارچوب صنایع سنتی و نیز الگوهای تجاری نوین و صنایع جدید منتهی شده است.
- با ایجاد و گسترش شبکه ها، این فناوریها میتوانند فراتر از محدودیتهای زبانی و فرهنگی عمل کرده و از طریق امکان دادن به افراد و گروهها برای زندگی و کار در هر گوشه و هرجا، به اجتماعات محلی امکان می دهند صرف نظر از ملیت شان بخشی از جامعه شبکه ای جهانی را تشکیل دهند و سیاستهای جاری و ساختارهای محدودکننده ی قانونی و نظام مند فعلی که در درون ملتها و میان آنها عمل می کنند را به چالش بکشند.
در سطح جهان همگان اذعان می دارند که بخش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی سریع ترین حوزه رشدیابنده ی اقتصاد جهانی است.
http://www.isiswomen.org /onsite/knowhow/ict_gender.html
در عین حال، در تمامی کشورها فرایند ساخت جامعه اطلاعاتی برتوسعه فرایندهای فنی و زیربنایی متمرکز شده است که از نقطه نظر جنسیتی خنثی یا بی طرف تلقی می شود.
http://www.unesco.org/press/pr2002/02opal8e.html
حضور یا غیبت زنان: مسئله ی شکاف دیجیتالی جنسیتی
با در نظر گرفتن مباحث جنسیتی، گاه عنوان میشود که فناوریهای اطلاعات و ارتباطات میتوانند آنچنانکه در اعلامیه پکن و برنامه اقدام آن همانند سایر اسناد ملل متحد تشخیص داده شده است به عنوان ابزاری برای بهبود شرایط برابری جنسیتی و افزایش توانمندی های اجتماعی، سیاسی، واقتصادی زنان به خدمت گرفته شوند. اما با اینحال، برخی همچنان معتقدند که این فناوریها میتوانند به نابرابریهای موجود مبتنی بر جنسیت در زمینه ی فرصتها و منابع تداوم بخشیده و اشکال جدیدی از نابرابری میان زنان و مردان را بوجود بیاورند.
http://www.unesco.org/press/pr2002/02opal8e.html
در کنفرانس مقدماتی وزیران کشورهای اروپایی برای اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی تاکید گردید که برابری جنسیتی باید همه حوزه های فناوریهای اطلاعات و ارتباطات را شامل شود که عبارتند از:
- کاربران
- تولید کنندگان
- سیاست گذاران
با اینحال، هرچند زنان بطور بالقوه 50 درصد مصرف کنندگان تولیدات و خدمات و نیز نیروی کار فناوریهای اطلاعات و ارتباطات را تشکیل می دهند که می توانند ایده های مفیدی برای تولید محصولات جدید، خدمات و سبک های مدیریتی نوین ارائه نمایند، اما در سطح کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه همانند سایر نقاط دنیا، زنان و مردان به طور برابر از گستره و رشد کاربرد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برخوردار نشده اند. زنان به ویژه از نظر دستیابی به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی با موانع و محدودیتهای نهادینه شده، نظام مند و ایدوئولوژیک درگیر هستند.
http://www.isiswomen.org /onsite/knowhow/ict_gender.html
عدم حضور یا فقدان نظرات و دیدگاههای زنان در جامعه اطلاعاتی حکایت از این دارد که فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی "جدید" نیز انعکاس دهنده ی بسیاری از الگوهای جنسیتی
( در ارتباط با قدرت، ارزشها و دورنگاهداشتن) است که طی دهه ها در سطح رسانه های "قدیمی" شاهد آن بوده ایم. در واقع، این الگوها را نمی توان از روابط جنسیتی موجود در جامعه به عنوان یک کل جدا کرد. در عین حال که برای زنان دستیابی به میزانی از کنترل در عرصه ی ارتباطات و فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی جهت تضمین این امر که منافع جامعه ارتباطاتی و اطلاعاتی به صورت برابر بین زنان و مردان توزیع میشوند، جنبه ی حیاتی دارد.
http://www.wacc.org.uk
به اعتقاد نانسی هافکین (Nancy Hafkin)، طی پنج سال گذشته، سازمانهای غیردولتی، چند ملیتی و بنیادهای خصوصی مقادیر قابل توجهی بودجه را برای طرحهای مروج استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در کشورهای در حال توسعه اختصاص داده اند. تجربه پروژه های مرتبط با توسعه در حوزه های دیگر نشان داده که زنان به نحو منصفانه ای از چنین طرحهایی بهره مند نمیشوند، مگر اینکه تلاشهای خاصی برای تعیین جایگاه و نیازهای آنان صورت بگیرد یا اقدامات موثری برای مشارکت دادن آنان، به کار گرفته شود
(Virtual Seminar Series on Gender and ICTs, July 2002).
برخی از طرحریزان توسعه معتقدند که فناوری اطلاعاتی از لحاظ جنسیتی بیطرف است و در نتیجه زنان و مردان باید به طور عادلانه از کاربرد آن منتفع شوند. با این حال نتایج یک تحقیق (بر مبنای شش مطالعه موردی از پروژه های ترویج فناوری اطلاعات و ارتباطات در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین) بنا بر گزارش هافکین این فرضیه را که زنان به نحو برابر از پرژه های توسعه منتفع نیستند، را مورد تائید قرار می دهد(همان منبع ).
اصطلاح «شکاف دیجیتالی» (digital divide) به فاصله بین افراد دارای مهارتهای استفاده از کامپیوتر و اشخاص فاقد این مهارت اشاره میکند. هرچند «شکاف دیجیتالی» میتواند به این واقعیت اشاره داشته باشد که زنان معمولا از سطح سواد کامپیوتری نازل تری برخوردارند، علت آن همچنین میتوان در عدم آموزش، فقر و دسترسی نامناسب زنان به تکنولوژی جستجو کرد که در نتیجه می بینیم زنان به نسبت کمتری در دنیا از کامپیوتر استفاده می کنند. هرگاه زنان به آموزش وامکان دسترسی دست پیدا کرده اند شاهد آن بوده ایم که از کامپیوترها برای آموزش خود استفاده کرده اند، با دیگران شبکه هایی راتشکیل داده، فرصتهای شغلی و اقتصادی برای خود و سایر زنان بوجود آورده اند و دیگران را در معلومات خود شریک کرده اند.
http://www.worldcivilsociety.org/report
خانم سوزان تلتشر(Susan Teltscher) از «کنفرانس ملل متحد در مورد تجارت و توسعه» نیز اظهار داشته که غالباً موانع اساسی بر سر راه دسترسی زنان به امتیازاتی که فناوری اطلاعاتی و ارتباطی فراهم می کند وجود دارد موانعی نظیر فقر، سطح پایین آموزش، عدم آشنایی با یک زبان دوم، عدم دسترسی به کامپیوتر و شکاف دیجیتالی: یعنی ماهیت دنیای فناوری اطلاعات و ارتباطات که تحت سلطه ی مردان قرار دارد.
http://www.worldcivilsociety.org/report
از نظر مشارکت در دانش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات نیز زنان در شرایط محرومیت قرار دارند، چرا که تعداد ایشان از لحاظ ثبت نام در دوره های آموزشی علوم و تکنولوژی نسبت به مردان در مراتب بسیار پایینتری قرار دارد. در سال 1990، درصد زنان ورودی به رشته های علوم و تکنولوژی در سطح دانشگاهی عبارت بود از 10درصد در آفریقا، 40درصد در آمریکای لاتین، 32 درصد در اروپای غربی،کمتر از 30 درصد در اروپای شرقی و 34درصد در منطقه آسیا و اقیانوسیه (Hamelink ,1999).
خانم جیلیان مارسل(Gillian Marcelle) از پیشقراولان فعال در زمینه توسعه و اجرای استراژیهای عدالت جنسیتی در بخش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات ادعا میکند که سیاست گزاری در زمینه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در صورتی که مبتنی بر فرایند تصمیم گیری آگاهانه و مطلع از مسائل جنسیتی باشد به شکل فوق العاده ای سود مند خواهد بود . با این حال، میزان برابری جنسیتی در سطوح تصمیم گیری در میان دست اندرکاران فناوریهای اطلاعات و ارتباطات هنوز در سطح غیر قابل قبولی است.
http://www.worldbank.org/gender/digitaldivide
به نظر هاملینک (Hamelink, 1999:33) درتوزیع منابع فناوریهای اطلاعات و ارتباطات بویژه کاربرد آن در ارتباط با زنان نابرابری مشاهده میشود. مشکل اینجاست که کسب مهارتهای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات تقریبا تماماً به سواد ارتباط دارد، ... و چنین شرایطی بویژه زنان را تحت تاثیر قرار می دهد، چرا که در سراسر دنیا نرخ بیسوادی زنان نسبت به مردان بالاتر است. هرچند وی خاطرنشان میسازد، که این فناوریها می توانند ابزاری تولید کنند مبتنی بر صدا، تماس، تصویر یا نمادهایی که مستلزم سواد نیستند، اما این بازارهایند که نیروی محرکه برای اینگونه نوآوریهای تکنولوژیک هستند و نیازهای بی سوادان معمولاً از سوی آنان مورد غفلت یا بی توجهی قرار دارد (همان منبع).
رزا دلگادو(Rosa Delgado) از انجمن «جامعه اینترنتی» نتیجه میگیرد که اکثریت زنان کشورهای در حال توسعه در نتیجه ی فقدان سواد کامپیوتری computer literacy و غالباً کمبود آموزش از فرصتهای حائز اهمیت شغلی و تحصیلات تکمیلی باز می مانند.
http://www.worldcivilsociety.org/report
مایکل پاستور(Micheal Pastor) در مقاله اش تحت عنوان «شکاف دیجیتالی در سطح جهانی هنوز وجود دارد» به گزارش اشتغال جهانی (منتشره توسط سازمان جهانی کار) ارجاع میکند و نتیجه می گیرد که فناوریهای اطلاعات و ارتباطات «پناسیل تواناساز»ی را برای بهبود شرایط زندگی زنان فراهم میسازد، اما گزارش مذکور حقیقت دیگری را نیز آشکار میکند مبنی بر اینکه خلا جنسیتی دیجیتالی نیز در سطح کشورها وجود دارد به این ترتیب که زنان همچنان خود را شاغلین به شغلهای سطوح پایین تری در عرصه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات مییابند. در حالیکه مردان به دستمزدهای بالاتر و مشاغل پرمسئولیت تری صعود کرده اند.
http://www.cyberatlas.internet.com/big_picture/geogeraphics/
article
اگرچه فناوریهای ازاطلاعات و ارتباطات این قابلیت را دارد که مشاغلی را برای زنان و بهبود زندگی آنان فراهم کند، گزارش مذکور یادآور میشود که بطور کلی زنان به کسب درآمدهای پایینتر، بیکاری بیشترو تمرکزدر مشاغل کم مهارت تر ادامه میدهند (همان).
عمده ترین شکل شکاف دیجیتالی جنسیتی مربوط به استفاده از اینترنت است، به طوریکه کمترین میزان کاربران را در کشورهای در حال توسعه، را زنان تشکیل میدهند. به عنوان مثال، فقط 38 درصد از کاربران اینترنت در آمریکای لاتین زنان هستند، در حالیکه در اتحادیه اروپا این رقم 25 درصد، در روسیه 19 درصد، در ژاپن 18 درصد و در خاورمیانه فقط 4 درصد است. بنا به این گزارش، در سطح جهان، بیشترین تعداد کاربران اینترنتی را مردان، دانش آموختگان دانشگاهی و یا آنان که از میانگین درآمد بالاتری برخوردارند تشکیل میدهند. تنها آنجا که دسترسی به اینترنت توسعه ی خوبی یافته است، نظیر کشورهای اسکاندیناوی و آمریکا است که از فاصله جنسیتی در استفاده از اینترنت کاملاً کاسته شده است (همان منبع).
طی کنفرانس تدارکاتی وزیران مجمع-اروپایی برای اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی (بخارست 2002) بر فهرستی از موانع خاص جنسیتی در دسترسی به فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی به شرح زیر تاکید شد:
- هزینه های بالای دسترسی و گزینه های تکنولوژی
- دسترسی محدود در جهت آموزش مهارتهای جدید (فقدان اطلاعات و تشویق لازم درمورد درخواست برای فراگیری فناوریهای ارتباطات و اطلاعات)
- ناکافی بودن شبکه ها و وجود این تصور که این فناوریها "مردانه" است
برخی نیز بر این باورند که تفاوتهای موجود میان زنان در ردسترسی به اینترنت از جمله تحت تاثیرعوامل زیر قرار دارد:
- عامل جغرافیایی (تفاوتهای مناطق شهری و روستایی)
- وضعیت خانوادگی (مادران مجرد دسترسی کمتر دارند)
- سن کاربران (مشکل دسترسی برای زنان بالای 45 سال)
البته در این مورد نیز توافق وجود دارد که اطلاعات محدود در مورد وضعیت زنان بعنوان کاربران ، تولیدکنندگان و تصمیم گیران این فناوریها، ارزیابی دقیقتری در خصوص شکاف دیجیتالی جنسیتی را امکان پذیر نمی سازد.
در مورد شکاف بین زنان در مناطق روستایی و شهری، گالاگر و مایر(Gallagher and Mayer, 2001 ) خاطر نشان می گردند که بدون دستیابی به فناوریهای ارتباطات و اطلاعات ، زنان در مناطق روستایی نمیتوانند در منافعی که در حوزه آموزش، درآمدزایی، بهداشت و سایر موارد که از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات میتواند بدست آید سهیم باشند همچنانکه می دانیم زنان شهری هم در ابتدای مسیر استفاده از این قابلیتها قرار دارند.
http://www.worldbank.org/gender/digitaldivide
علی رغم کمبود اطلاعات در مورد شکاف دیجیتالی جنسیتی، شواهد محکمی موجود دارد حاکی از آنکه زنان :
- از منابع مالی کمتری برای خرید تجهیزات جدید برخوردارند
- زمان محدودتری برای کسب مهارت ها و معلومات جدید دارند
- در چارچوب و قوانین بازی جامعه اطلاعاتی(که در آن فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، بسرعت حوزه های کار و تجارت، آموزش و اداره حکومت را متحول می کنند) اثرگذاری کمتری می توانند داشته باشند
- زنان همینطور فاقد اعتماد بنفس و دلگرمی برای پیگیری فعالانه ی فرصتهای مربوط به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات هستند
http://www.unesco.org/press/pr2002/02opal8e.html
نویدهای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برای زنان و موانع موجود
توانایی فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در توانمندسازی زنان از طریق آموزش بهتر و ارتباطات گسترده و در جهت تولید درآمد شخصی برای ایشان نباید دست کم گرفته شود. بوخارت و اولدر(2003) با اشاره به وضعیت زنان در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا یادآور میشوند که آداب و رسوم سنتی در همه این کشورها مورد چالش قرار گرفته است و بویژه بر نقش و سهم اینترنت در این ارتباط تاکید می کنند. هاملنیک (1999) نیز معتقد است فناوریهای اطلاعات و ارتباطات اشکال جدیدی از ارتباطات را بوجود میآورد که میتواند زنان را قادر به فروپاشیدن موقعیت اجتماعی بسته ای که غالبا در آن محصورند سازد. همچنین فرصتهای نوینی را برای اشتغال زنان در مشاغلی فراهم میآورد که مستلزم مهارتهای جدید است. هرچند متذکر میشود که سیاستهای محکمی لازم است تا این فناوریها بتوانند تاثیر مثبتی بر زندگی زنان بگذارد. در جوامع دانایی محور (Knowledge socities) که در حال ظهور است دستیابی به ارتباطات یک ابزار کلیدی برای مشارکت و ادغام اجتماعی social inclusion به حساب میآید. بوخارت و اولدر (2003) همچنین یادآور میشوند که با در نظر گرفتن آنچه آنان انقلاب اطلاعاتی مینامند بازارهای شغلی به هیچ وجه با شتاب افزایش تعداد افراد جوانی که به آن وارد میشوند هماهنگ نبوده است. با ورود زنانی که در حال حاضر قصد کارکردن دارند این شرایط حادتر نیز شده است و طبقه جدیدی از کارکنان اطلاعاتی که احتمالا عمدتا متشکل از زنان خواهد بود در حال ظهور است.
میزان بهره مند شدن از فرصتهای ناشی از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برای زنان هم در درون کشورها و هم در مقایسه میان کشورها بسیار متفاوت است. زنان ساکن در کشورهایی که بهترین عملکرد در پروژه های توسعه ی اینگونه فناوریها را داشته اند، مانند استونی یا برخی کشورهای اروپای مرکزی، یا زنان ساکن در مناطق شهری در یک موقعیت ممتاز یا برتری قرار دارند.
http://www.unesco.org/press/pr2002/02opal8e.html
در "گزارش نهایی برنامه فرصت دیجیتالی" (UNDP, 2001:15) ) با ارجاع به قابلیتهای فناوری های اطلاعات و ارتباطات در برقرار کردن ارتباط میان افراد و اجتماعات محلی با اطلاعات و منابعی فراتر از مرزهای جغرافیایی شان ، بویژه بر اهمیت و سودمندی این نکته در ارتباط با اجتماعات به حاشیه رانده شده و گروههایی مانند زنان، جوانان و اقلیتهای قومی تاکید شده است. افراد این گروهها میتوانند به اطلاعات مورد نظر خود دسترسی پیدا کنند و به تبادل اطلاعات موردعلاقه خود بپردازند، قدرت جمعی خود را تقویت کنند و راه حلهای مناسب برای بهبود و توسعه ی شرایط خود را بیابند. به عنوان نمونه از گروه زنان فعال در مکزیکوسیتی یاد شده است که توانستند با برقراری ارتباط با گروه زنان همفکر خود در کالیفرنیا از طریق پست الکترونیکی e-mail اطلاعات مفیدی را در مورد کارخانه نساجی ای که در آن مشغول به کار بودند کسب کنند و در جریان چانه زنی در باب شرایط کاری خود با مدیریت کارخانه از آن در جهت حمایت از حقوق خود سود ببرند! (همان منبع).
کابرراـ بالزا (Cabrera-Balleza) بر اساس نتایج یک طرح پژوهشی درباره استفاده از فناوریهای ارتباطات و اطلاعات توسط سازمانهای زنان در آسیا و اقیانوسیه به این نتیجه رسید که گروههای زنان با بهره گیری از امکانات این گونه فناوریها توانستهاند در زمینههای زیر به موفقیتهایی دست یابند:
- انجام تحقیق و دستیابی به اخبار و اطلاعات
- بهبود مهارتها و معلومات شخصی و سازمانی
- پیگیری و مشارکت در برنامه های زنان در مقیاس جهانی
- انتشار اطلاعات و محصولات و مطالب تبلیغاتی
- کسب شناخت در زمینه ی عوامل موثر بر توسعه در سطوح محلی و منطقه ای
- تبادل اطلاعات و تجربیات
- تنظیم و هماهنگی فعالیتها هم در کشور و هم در خارج از کشور
- مشارکت در جامعه مدنی و اجتماعات محلی
- شناسایی مرتبطین جدید و گسترش شرکای توسعه
- ارائه درخواست برای حمایت های مالی و فنی
http://www. isiswomen.org /onsite/knowhow/ict_gender.html
پژوهشی که کابرراـ بالزا از آن نام برده همچنین نشان می دهد که اوج استفاده از این فناوریها در بکارگیری «پست الکترونیکی» است که برای مقاصد اجرایی و اداری و برای مکاتبه با کمک دهندهها و شرکای بین المللی و منطقهای مورد استفاده قرار گرفته است. اینترنت نیز از سوی دیگر برای شبکه سازی و دسترسی به اطلاعات و جلب حمایت مردمی موثر واقع شده است.
فناوریهای اطلاعات و ارتباطات میتواند همچنین برای زنانی که مسئولیت مراقبت از کودکان را دارند یا آنان که دور از مراکز شهری سکونت دارند مزایای زیادی بهمراه داشته باشد و برای مثال برای آنان فرصت کار از منزل یا به عبارت دیگر "دورکاری" (teleworking) را فراهم آورد.
http://www.worldcivilsociety.org/report
سوزان تلشتر از «کنفرانس ملل متحد در خصوص تجارت و توسعه» همچنین تاکید می کند که فناوریهای جدید میتواند برای زنانی هم که درگیر امور و فعالیتهای تجاری و اقتصادی business women هستند، امتیازاتی چون افزایش بهره وری، ارتقاء ظرفیت کاری، راههای ارتباطی بیشتر و صرفه جویی در زمان و هزینه ها را به ارمغان آورد.
همچنین بمنظورافزایش توانایی موثر زنان در بهره گیری از فناوریهای اطلاعاتی ارتباطی، توصیههای متعددی بعمل آمده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:
- اطمینان حاصل شود از اینکه جنسیت در سیاستها و برنامههای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات لحاظ یا جاری شده باشد و زنان در نهادهای تصمیم گیرنده و سیاستگذار حضورداشته باشند.
- با گسترش سیاستهای دولتی کل نگرانه در زمینه این فناوریها، آنها را برای زنان قابل دسترس تر مفید و مربوط سازند به نحوی که نیازهای زنان و موضوعات جنسیتی مدنظر قرار گیرد.
- ثبت نام دختران در برنامه های آموزش این فناوری ها از طریق تدارک امکانات عملی و تشویقی مانند بورسهای تحصیلی و فعالیتهای ارتقای آگاهی رسانی در این باب تشویق شود.
- فراهم کردن حمایت های مالی اضافی برای ترویج استفاده از این فناوریها در میان گروههای زنان
- هدایت آموزش های مستمر در زمینه استفاده از این فناوریها و قابلیتهای آن (مانند مبادله ساده اطلاعات، تحقیق، پردازش و ذخیره اطلاعات)
- برگزاری کارگاههای اطلاع رسانی در مورد منافع این فناوریها به ویژه به عنوان یک ابزار ارتباطی موثر.
- انتشار وسیع (هم بصورت چاپی و هم به صورت فایلهای الکترونیکی) نتایج پژوهشهای صورت گرفته درموضوع زنان و فناوریهای اطلاعات و ارتباطات به ویژه تحقیقاتی که الگوهایی از کاربرد موفقیت آمیز این فناوریها را توسط سازمانهای زنان ارایه میدهند
http://www. isiswomen.org /onsite/knowhow/ict_gender. html
فهرستی از توصیهها نیز از سوی کنفرانس مقدماتی وزیران پان اروپایی در اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی عنوان گردیده که مخاطبین آن همه شرکتها، دولتها، بخش خصوصی، جامعه مدنی و جامعه بین المللی را شامل می گردد. این توصیهها عبارتند از:
- اعمال دیدگاه معطوف به جنسیت در تدوین استراتژیهای ملی استفاده و گسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و درگیر کردن کامل زنان درتوسعه نظامهای حکومت الکترونیکی.
- سامان دادن و توسعه ظرفیت زنان برای استفاده از این فناوریها در جهت اهداف کارآفرینی و گسترش امورتجاری و اقتصادی.
- راهاندازی فعالیتهایی به ابتکار حکومت ها بمنظور تشویق جریان سازی جنسیتی در مورد موسسات ارتباطات از راه دور.
- راه اندازی فرایند تدوین گزارشهای ملی جهت ارزیابی وضعیت زنان و مردان بعنوان کاربران، تولیدکنندگان و سیاستگذاران در قلمرو فناوریهای اطلاعات و ارتباطات.
تاکنون برخی اقدامات حمایتی نیز در سطح بین المللی برای ترویج و تشویق استفاده از فناوریهای ارتباطات و اطلاعات در میان زنان صورت گرفته است و از آن جمله سازمان ملل متحد، دو اجلاس در سال 2002 برای تسهیل دسترسی زنان به این فناوریهای جدید برگزار نمود. یکی از این نشستها تحت عنوان «فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات و تاثیر و کاربرد آنها بعنوان ابزاری برای پیشرفت و توانمند سازی زنان» در جمهوری کره در نوامبر 2002 برگزار شد و دیگری تحت عنوان «مشارکت و دسترسی زنان به رسانه ها و تاثیر آن بعنوان ابزاری برای پیشرفت و توانمندسازی زنان» با همکاری کمیسیون اقتصادی و اجتماعی ملل متحد برای آسیای غربی نیز در نوامبر 2002 در بیروت، لبنان برگزار شد. نکته مهم این است که در تدارک برای برگزاری این دوجلسه، زنان برای شرکت در جلسات گفتگوی هفتگی از طریق اینترنت دعوت شدند تا درباره موضوعات کنفرانسها و توانمندسازی زنان و فناوریهای اطلاعات و ارتباطات نظرات خود را مطرح سازند.
باید توجه داشت که در کنار منابع و فرصتهایی که این فناوریها برای زنان فراهم میسازند، موانعی نیز برای استفاده زنان و دستیابی به این فناوریها وجود دارند. مواردی از این موانع و محدودیتها در پژوهشی که در منطقه آسیا و باسیفیک صورت گرفته است به شرح زیر فهرست شده است:
- عدم ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی. این مسئله بویژه در قفقاز، ارمنستان، آذربایجان و گرجستان و منطقه آسیای مرکزی نقل گردیده بود که خود را در نرخ بالای تورم، مناقشات مسلحانه داخلی یا سایر اشکال آشوبهای داخلی، نسبت بالای بلایای طبیعی و میزان بالای اقتدار مرکزی نشان میدهد.
- فقدان سیاستهای ملی تشویق کننده فناوریهای اطلاعات و ارتباطات به عنوان ابزار توسعه که میتواند از ضعف زیرساختهای این فناوریها مانند خطوط تلفن ناکارآمد یا نبود برق در برخی مناطق روستایی و مناطق دور در اقیانوسیه و قسمتهایی از آسیا که هنوز دسترسی به برق ندارند، ناشی شده باشد.
- هزینه های سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر و هزینه نگهداری و اتصال بخصوص هزینه نرم افزارهای دارای مجوز. هزینه متوسط ماهانه یک اشتراک اینترنتی در کشورهای حوزه اقیانوسیه که مورد مطالعه قرار گرقته اند 50 دلار آمریکا برآورد شده است. هزینه آن ظرف یکسال بالغ بر یک چهارم یا نیمی از سرانه تولید ناخالص ملی در بسیاری از کشورهای منطقه اقیانوسیه میگردد که البته شکی نیست اکثریت مردم این کشورها توان پرداخت آن را ندارند. از سوی دیگر، گروههای زنان در شرق و جنوب شرقی آسیا که به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، به ویژه به اینترنت و پست الکترونیکی دسترسی داشتهاند، تصدیق کردهاند که هزینههای ارتباطی آنان به خاطر بکارگیری فناوریهای جدید، بسیار کاهش یافته است.
- عدم برخورداری از مهارتهای کامپیوتری یا کمبود مهارت در این زمینه. برخی از زنان در ناحیه اقیانوسیه در زمینه ی حوزههای مختلقی نظیر نصب یا نگهداری سخت افزار یا نرم افزار، مهارتهای مبتنی بر اینترنت مانند telnet، f.t.p یا شبکه های ارتباط از طریق پست الکترونیکی (mailing lists) واقعا با مشکل روبرو بودهاند. نمایندگان یک سازمان غیردولتی زنان از فیجی تحت عنوان «اقدام زنان برای تغییر» عنوان کردند که آنان حتی استفاده از فکس یا تلفن را ترجیح میدهند. گروههای دیگری در منطقه اقیانوسیه نیز اظهار نمودند که تماسهای حضوری و جلسات گروهی هنوز روشهای موثرتری برای ارتباطات با دیگرسازمانهای زنان در مقایسه با ارتباطات الکترونیکی شبکهای است.
- آگاهی محدود زنان در زمینه انواع دیگر امکانات و فرصتهای فراهم شده به وسیله فناوریهای اطلاعات و ارتباطات ( به غیر از دسترسی به اطلاعات).
- محدودیت دسترسی به اطلاعات آنلاین به زبانهایی غیر از انگلیسی. انگلیسی در بسیاری از کشورهای آسیا و اقیانوسیه نه زبان اول است و نه زبان دوم و در صورتیکه هر استراتژی اطلاعاتی بخواهد موثر واقع شود یکی از مسایل اولیه که میبایستی در نظر گرفته شود زبان است. زبان روسی ممکن بود بتواند در قفقاز و منطقه آسیای مرکزی تاثیر بیشتری داشته باشد. زبان چینی در چین، هنگ کنگ و تایوان و زبان بهاسا در مالزی و اندونزی.
http://www.isiswomen.org/onsite/knowhow/ict_gender.html
در این گزارش همچنین کیفیت اطلاعات ارسال شده بر روی وب یا گردش اطلاعات به واسطه سایر اشکال فناوریهای اطلاعات و ارتباطات به عنوان یکی دیگر از موضوعات کلیدی در ارتباط با زنان مطرح شده است. نسبت قابل توجهی از اطلاعات بر روی اینترنت از نوع پرونوگرافی است. تعدادی از زنان آسیا و پاسیفیک به وسیله اینترنت به سمت فحشا سوق داده شدهاند (همان منبع). از سوی دیگر، گفته میشود از این فناوریها به نحو موثری در تلاشهای جهانی جهت پایان بخشیدن به قاچاق زنان و دختران (حدود 700 هزار زن و کودک هرساله قاچاق میشوند) استفاده شده است. به عنوان مثال، از ابتدای سال 1995 از اینترنت برای ایجاد همکاری بین المللی، مذاکره و تبادل تجربیات برای خانمه دادن به قاچاق زنان استفاده شده است. در مواردی هم از این فناوریها برای گردآوری اطلاعات در خصوص قاچاق، اطلاع رسانی عمومی در این زمینه و حتی رهایی زنان قاچاق شده و بازگردانیدن آنها از طریق فراهم نمودن آموزشهای شغلی، استفاده گردیده است( همان).
توصیههایی نیز برای غلبه بر موانع و محدودیتهای دستیابی زنان آسیا و اقیانوسیه به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطات بعمل آمده است. برخی از این توصیهها به شرح زیر فهرست گردیده است:
- بازسازی مجدد اطلاعات در دسترس بر روی اینترنت و ترکیب امکانات اینترنت با امکانات رسانههای "سنتی" یا جا افتاده تر نظیر رادیو و چاپ.
- آموزش و ظرفیت سازی در مورد سازمانهای غیردولتی زنان و گروههای مردمی در زمینه مهارتهای متعدد فناوریهای اطلاعات و ارتباطات - برخی از این نمونهها آموزشی فعالیتی بوده است که توسط یک سازمان غیردولتی تحت عنوان «آموزش شبکه سازی الکترونیکی زنان» صورت گرفت و نمونه دیگر آموزش انجمنهای مردمی زنان درباره فناوریهای اطلاعات و ارتباطات که توسط یک سازمان غیردولتی زنان در مانیل صورت گرفته است.
- تسهیل ایجاد و گسترش متون و محتوا بر روی وب، تولید و استفاده از منابع مربوط به این فناوریها به زبانهای متفاوت. دو نمونه از اجرای این راه کار شامل تهیه بانک اطلاعات چند زبانه (توسط سازمان غیر دولتی aworc) و تولیدات رسانهای ویژه زنان است که به همت گروههای رسانهای زنان صورت گرفته است(توسط سازمان غیردولتی Isis international)
شبکه سازی و همکاری با سایر سازمانهای رسانهای و گروههای جلب حمایت برای افزایش قابلیت دسترسی این فناوریها به واسطه همگرایی فناوریهایی نظیر رادیو و اینترنت.
http://www.isiswomen.org/onsite/knowhow/ict_gender.html
بوخارت و اولدر(2003) به ظهور نوعی انقلاب اطلاعاتی در خاور میانه اشاره داشته و متذکر شده اند که این منطقه زمانی یکی از پیشرفتهترین بخشهای دنیا بود؛ مردم این منطقه در ریاضیات، نجوم، علوم و پزشکی مهارت داشتند و به خاطر شعر و هنرهای دیگر شهرت داشتند. این پیشرفت با گسترش امپراتوری اسلامی همزمان شد و در واقع آنچه امروز تحت عنوان خاور میانه و شمال آفریقا باقی مانده است، بقایای همان امپراتوری بزرگ اسلامی است. این دو پژوهشگر بر این باورند که این منطقه بار دیگر با اقتصاد جهانی در حال پیوند خوردن است و با گسترش اخیر فناوریهای اطلاعات و ارتباطات که به توسعه اقتصادی این منطقه کمک میکند بار دیگر آن را در ارتباطی نزدیک با اقتصاد جهانی قرار میدهد. ایندو محقق در گزارش خود جدولی از شاخصهای فناوریهای اطلاعات و ارتباطات را در تائید این نظر خویش ارائه میکنند . طبق نظر ایشان، ارتباطات از راه دور در سراسر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در طی 10 سال گذشته بسیار بهبود یافته است هرچند هنوز بسیاری کشورها به لحاظ تعداد خطوط تلفن، ارتباطات بین المللی و بویژه خدمات و ارتباطات اینترنتی زیر میانگینهای جهانی قرار دارند.
بوخارت و اولدر اعتقاد دارند که موفقیت اقتصاد مبتنی بر فناوریهای ارتباطات و اطلاعات شدیداً در گروی مشارکت تمامی مردم است و لذا هم مردان و هم زنان باید در این امر مشارکت داشته باشند. گسترش فرصتهای کاربرد ICTs نه تنها برای زنان بلکه همچنین برای کشورهای عربی در کل سودمند به حساب آمده است. به اعتقاد ایشان وارد شدن این فناوریهای جدید به دنیای اعراب ابزار کاملی را برای زنان بمنظور تقویت وضعیت اجتماعیشان در جامعه فراهم میکند و باعث خودآگاهی آنان و همچنین مشارکت بیشتر در نیروی کار میگردد(همان منبع).
این دو پژوهشگر همچنین یادآور شده اند هرچند نفوذ اینترنت روند آهستهای در خاور میانه داشته، ولی هم اینک وب سایتهای بسیاری به زبان عربی و انگلیسیدر دسترس زنان عرب قرار دارد و برخی حتی مخصوص زنان طراحی شدهاند نظیر سایت «ارتباط زنان عرب» www.arabwomenconnect.org که تحت نظارت بنیاد توسعه زنان سازمان ملل متحد است.
در سپتامبر 1996 برنامه زنان APC اقدام به انجام یک نظرخواهی از بیش از 700گروه زنان و زنان منفرد از طریق پست الکترونیکی برای تعیین نیازهای شبکه سازی الکترونیکی و تعیین فرصتهای تازه نمود. طبق گزارش فارول و همکاران(Farewel et al., 1999)
نتایج کلی این پژوهش آشکار ساخت که علیرغم موانع بسیار زنان گامهای بلندی برای دستیابی به ارتباطات الکترونیکی برداشتهاند و از حمایت و تسهیلات ایجاد شده بوسیله برنامه های آموزشی نظیر برنامه حمایت و فعال سازی از سوی شبکههای APC استفاده بردهاند.
به نظر میآید که افزایش ارتباطات و سهیم شدن در دانش توسط زنان نه تنها در جنوب و شرق اروپا، بلکه در جوامع دوردست در شرق و غرب باعث شده است که دورنمای مشارکت اینترنتی زنان بهبود یافته و در جهت دنیای عادلانهتری برای زنان پیش میرویم.
بر طبق نظریههای جهانی رهبری، همه رهبران اثربخش از مجموعه معینی خصلتهای مشترک برخوردارند. براساس این نظریهها (نظریه صفات مشخصه رهبری) ویژگیهای تعریف شده برای رهبری در سازمانهای سنتی، بهطور یکسان در سازمانهای الکترونیکی نیز قابل استفادهاند. نظریههای اقتضایی که در مقابل نظریههای صفات مشخصه رهبری مطرح شدهاند، بیان میکنند که یک رهبر، باید خود را با شرایط محیطی و سازمانیاش وفق دهد. براساس این نظریهها، بافت و شرایط متفاوت کسب و کار الکترونیکی نیازمند مجموعه متمایزی از ویژگیهای رهبری است.
این مقاله، به طور تجربی به بررسی این دو نظر مخالف میپردازد. دادهها و اطلاعات مربوط به صفات مشخصه1، رفتارها و مهارتها از طریق ترکیبی از پرسشنامه و مصاحبههای نیمه ساختار یافته2 با رهبران شرکتهای سنتی و همچنین رهبران شرکتهای الکترونیکی جمعآوری شده است. تجزیه و تحلیل این دادهها، تا اندازهای از هر دو نظر حمایت میکند. بر طبق نتایج حاصله از این تحقیق، اکثر ویژگیهای رهبران سازمانهای سنتی، از ارزش یکسانی در اقتصاد دیجیتالی برخوردارند، ولی در هر صورت، تعداد معینی از ویژگیهای موجود، اهمیت بیشتری در عصر اطلاعات دارند. این ویژگیها، شامل: تمایل به ریسکپذیری، کارآفرینی، توانایی کار به صورت شبکهای3 و مهارتهای فنی مورد نیاز است.
مطالعه در زمینه ویژگیهای رهبران اثربخش، منجر به مطرح شدن دو دسته نظریه کاملاً مخالف با هم شده است. یک دسته از نظریههای جهانشمول رهبری مدعی هستند «یک بهترین راه برای رهبری کردن» وجود دارد و رهبران از یک مجموعه خصلتهای مشترک و معینی برخوردارند. بر طبق این دسته از نظریهها، رهبران تفاوت قابل توجه و آشکاری نسبت به دیگر افراد دارند و مجموعهای کلی از صفات مشخصه و رفتارهای رهبری برای همه سازمانها و محیطهای کسب و کار در سطح جهان قابل استفاده است.
تئوریهای اقتضایی، مخالف این نظر هستند و معتقدند که «یک بهترین راه» وجود ندارد بلکه رهبری اثربخش، مستلزم بهکارگیری سبک و رفتارهایی مطابق با وضعیت است. مناسبترین ویژگیهای رهبری، به خواستهها و نیازهای منحصر بفرد هر یک از کارکنان سازمان، مرحله زندگی و شرایط محیطی بستگی خواهد داشت.
بحث و مشاجره در مورد نظریههای متعارض رهبری، رویه عملی محکمی در ارتباط با ظهور تجارت الکترونیک و اعلام مدلهای جدید کسب و کار و ساختارهای سازمان نو، در پیش گرفته است. در اوج گسترش پر جنبوجوش اینترنت، اکثر مفسران معتقدند که تغییرات سریع و پیچیده تقاضاها در دنیای الکترونیکی، ویژگیهای رهبری کاملاً متفاوتی را نسبت به ویژگیهای رهبری شرکتهای سنتی میطلبد. افزایش سطح فعالیتهای تجارت الکترونیکی، این نظر مشهور را تقویت میکند که رهبران موفق عصر اطلاعات، باید نواور و ریسکپذیر باشند. همچنین نباید فردی تکرو باشند. برخی دیگر مدعی هستند که رهبران عصر اطلاعات، غالباً از یک اشتغالذهنی و نگرانی در رابطه با ثروت جدید برخوردارند و از رهبران کسب و کارهای سنتی کاریزماتر، حساستر، و رؤیاپردازترند. پیش فرض و اساس اینگونه مشاهدات و نظرات مطابق نظریه اقتضایی است که رهبران کسب و کار الکترونیکی را نیازمند مجموعهای از ویژگیها برای مواجهه و سازگاری با محیط متمایزشان میداند.
در سالهای اخیر، کاهش چشمگیر قیمتها در بازار اینترنت، شرکتهای dot.com را شدیداً تکان داده است. در برخی مجلات، دلیل ناکامی رهبری عصر اطلاعات و نگرانیهای مطرح شده را به فقدان تجربه مدیریت سنتی در بسیاری از سازمانهای الکترونیکی نسبت میدهند، در نتیجه، خواهان حضور بیشتر تجربه سنتی و قدیمی در تیمهای رهبری کسب و کار الکترونیکی هستند. مفروضات اینگونه نظرات مطابق نظریههای جهان شمول رهبری است. ویژگیهای تعریف شده برای رهبری سازمانهای سنتی، بهطوری یکسان در محیط دنیای الکترونیکی قابلیت کاربرد دارند.
در این مقاله، با بررسی تجربی این دو بحث مخالف آشنا میشوید. دادههای مربوط به صفات مشخصه، رفتارها و مهارتها از رهبران سازمانهای الکترونیکی و همچنین سازمانهای سنتی جمعآوری شد. این امر با استفاده از تلفیق پرسشنامه و مصاحبههای نیمه ساختار یافته صورت گرفت. تجزیه و تحلیل این دادهها، کشف شباهتها و تفاوت ویژگیهای رهبری در این دو وضعیت محیطی مخالف در یک زمان و مکان را امکانپذیر کرد. آیا کسب و کار الکترونیکی، مستلزم ویژگیهای رهبری متفاوتی در مقایسه با سازمانهای سنتی است؟ این مقاله علاوهبر پاسخ به این پرسش کاربردی، مطالبی تجربی را در مورد بحث بین نظریههای جهانشمول و اقتضایی رهبری، ارائه میکند.
همایش کارآفرینی دیجیتال با سخنرانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و معرفی کارآفرینان برتر روز سه شنبه بیست و ششم تیرماه به کار خود پایان داد.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در اختتامیه این همایش با تاکید بر به کارگیری دیجیتال و فناوری دیجیتالی در همه حوزهها گفت: ما در دولت سازندگی متوجه شدیم که فناوری دیجیتال در دنیا حرف اول را میزند و تقریبا کار را از صفر شروع کردیم و در همان ابتدا با انتقادها و مخالفتهایی مواجه شدیم.
هاشمی رفسنجانی در اولین همایش کارآفرینی دیجیتالی ادامه داد: وقتی تلفن دیجیتالی و تلفن همراه از سوی مخابرات مطرح شد برخی آن را لوکسبازی و بلندپروازانهنگری دانستند و گفتند که جامعه ما در حد استفاده از تکنولوژی دیجیتالی نیست و چنین کاری اتلاف سرمایه است. من هم با حوصله از این امر دفاع کردم.
ولی امروز دیگر کسی منکر این چیزها نیست .وی افزود: تاریخ ما نشان میدهد که جامعه ما همواره در برابر چیزهای نو واکنش منفی نشان میدهد و با چالش مواجه میشود. البته اشکال در آموزههای سنتی خشک و بیروح و غیراسلامی است که گاهی هم اینها را به نام اسلام مورد دفاع قرار میدهند و با پافشاری بر سنت به عنوان ارزش جلوی پیشرفت و نوآوری را میخواهند بگیرند و این خطری است که رهبران فکری جامعه باید برای آن فکری بیندیشند.
هاشمی رفسنجانی با تاکید بر ابتکارات در حوزههای مختلف و تاکید اسلام بر آن، گفت: ابتکار از خواستههای خداوند است و اگر ما میخواهیم به خدا نزدیک شویم باید دارای ابتکار باشیم. اسلام بر پیشتازی مسلمانان در نوآوری تاکید دارد و اگر پیامبر(ص) متوجه میشد یک فن جدید در گوشهای از جهان به وجود آمده است، مسلمانان را مامور میکرد که آن را به دست بیاورند.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به معضل بیکاری در کشورمان، گفت: یکی از دردهای جامعه ما بیکاری است و احتیاج به اشتغال عاملی است که ما را بر آن میدارد که وارد میدانهایی نظیر دیجیتال شویم.
وی درباره کارآفرینی، شناخت فرصتها و بر اساس آن اشتغال آفرینی اظهار کرد: دانشگاه آزاد و فکر تاسیس آن یکی از مصداقهای موفقیت در کارآفرینی در کشور است. زمانی که دانشگاه آزاد قرار بود تاسیس شود، انقلاب فرهنگی اتفاق افتاده بود و دانشگاهها تعطیل بود. ما متوجه این نیاز شدیم که تحصیلات عالی به عنوان یک نیاز مبرم در جامعه مطرح است و مردم خواهان تحصیلات عالیه برای فرزندانشان هستند در حالی که امکانات دولت کفاف جامعه را نمیداد و افرادی بودند که حاضر بودند برای تحصیل فرزندشان پول بپردازند.
دانشگاه آزاد با هدف ایجاد امکان جدید برای تحصیلات عالیه تشکیل شد و با وجود مشکلاتی که داشت موفقیتهای بزرگی در این زمینه کسب کرد.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، اشتغالآفرینی دیجیتالی را دارای ظرفیتی دانست که حتی روستاییان نیز میتوانند با استفاده از آن زندگی بهتری داشته باشند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فناوری دیجیتال در سند چشمانداز، گفت: چند نکته خیلی مهم در سند چشمانداز وجود دارد که اولین آنها داناییمحوری است و این که امروزه بدون داشتن تکنولوژیهای جدید نمیتوان به اهداف چشمانداز رسید. ما هماکنون دو سال است که از سالهای برنامهی چشمانداز طی کردهایم. در این دو سال نه تنها پیشرفتی نداشتهایم بلکه عقب هم رفتهایم. شاید اگر در این دو سال تولید خود را به ٥/٨ درصد میرساندیم امروز نیاز نبود که حداقل ١٠ تا ١٢ درصد رشد تولید داشته باشیم. فناوری دیجیتالی از ابزارهای مدنظر در سند چشمانداز بوده است و اگر به این فناوری توجه نکنیم به اهداف چشمانداز نخواهیم رسید.
هاشمی رفسنجانی با اشاره به کمبود بهرهوری در کشور، گفت: با فناوری دیجیتال میتوان به بهرهوریهای مورد نظر رسید.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با اشاره به استعدادهای فراوان کشورمان، گفت: باید با پشتیبانی از این استعدادها بتوانیم در عرصه دیجیتال پیشرفت کنیم. رسیدن به اهداف سند چشمانداز یک آرزو نیست و میتوان آنها را محقق کرد.
همچنین دکتر علی آقامحمدی رییس شورای سیاست گذاری همایش کارآفرینی دیجیتالی گفت: شکاف دیجیتالی را در کشور جدی نگرفته ایم که در صورت وقوع قابل پر کردن هم نخواهد بود. وی در سخنرانی خود پیرامون کارآفرینی دیجیتالی در آخرین روز از اولین همایش کارآفرینی دیجیتالی گفت: حرکت دیجیتالی در کشور با نگرش اقتصادی دیده نمی شود. باید در ارتباط با توسعه و پیشرفت کشور به سمت دیجیتالی شدن جدی عمل کنیم و زندگی مدرن در کشور را احیا کنیم.
وی با اشاره به گزارش بانک جهانی توسعه افزود: بر اساس این گزارش، توسعه یعنی مدیریت ثروت که در این گزارش سه مولفه ثروت ناشی از منابع طبیعی، تولید و ثروت عنوان غیر مجسم برای آن ذکر شده است.
آقامحمدی با اشاره به وارونه بودن عملکرد ایران در مقایسه با عملکرد دنیا گفت: فرم ثروت در ایران در مولفه ثروت های غیر مجسم 27 درصد است که 51 درصد پایین تر از میزان جهانی است.
وی با اشاره به قرار گرفتن در عصر اطلاعات تاکید کرد که نباید با سرعت گذشته در انتقال اطلاعات و پیش روی در صنعت و تکنولوژی حرکت کرد
"علی آقامحمدی" مجری اصل ۴۴قانون اساسی و رییس همایش نیز با اشاره به اهمیت پیگیری موارد مربوط به ساز و کار های دیجیتال ابرازداشت: شکاف دیجیتالی در کشور جدی گرفته نشده است و اگر این شکاف افزایش یابد دیگر قابل جبران نخواهد بود. به گفته وی، پدیده دیجیتالی شدن مانند هر مورد دیگری دارای معایبی است اما نمیتوان آن را به دلیل داشتن برخی معایب کنار گذاشت زیرا مزایای آن بر معایبش برتری دارد. به عقیده وی کشور ما دوران صنعت را به درستیطی نکرده و اگر همین بلا بر سر جامعه اطلاعاتی نیز پیش آید، مشکل بزرگی خواهیم داشت. آقامحمدی فناوری اطلاعات را کمک بزرگی برای ساماندهی اقتصادی کشور دانست.
در ادامه این برنامه دبیر علمی همایش کارآفرینی دیجیتالی افزود: رشد سریع اقتصادی بدون بکارگیری فناوری اطلاعات امکانپذیر نیست. کارآفرینی دیجیتالی به معنی استفاده از فناوری اطلاعات در کارآفرینی است که سبب افزایش ایجاد اشتغال میشود.
"محمد علی جلالی" با بیان اینکه توسعه مبنای دانایی محوری است، ادامه داد: در حال حاضر دانایی محوری با استفاده از فناوری اطلاعات میتواند محقق شود. وی که استاد دانشگاه علم و صنعت ایران است، در پایان تصریح کرد: چرا اصرار به انجام امور به شیوه سنتی داریم در حالی که میتوان آنها را به شیوه الکترونیکی با هزینه کمتر انجام داد.
"عبداله شهریوری" دبیر اجرایی همایش نیز با اشاره به برپایی نمایشگاه از روز ۲۳تیر گفت: این نمایشگاه ۳۰غرفه داردکه بیش از ۵۰مقاله علمی به دبیرخانه دایمی همایش ارسال شده است که از این بین سه مقاله برتر انتخاب شد. به گفته وی، کارآفرینان برتر در ۴زمینه انتخاب شدند که شامل حوزه "صنعت"، "بازرگانی"، "فناوری اطلاعات" و "بانوان کارآفرین" است.
سامانه خرید اینترنتی بانک ملت ، خدمت جدیدی در راستای توسعه بانکداری اینترنتی و حذف اسکناس در مبادلات مالی و خرید و فروش کالا وخدمات می باشد .
این سامانه که بر اساس آخرین متد استاندارد دنیا طراحی و تولید گردیده است از امنیت کامل برخوردار بوده و دارای گواهینامه امنیتی SSL یا Secure Socket Layer می باشد این بدان معناست که کلیه تراکنشهای صورت پذیرفته فی مابین سایت اینترنتی ارائه دهندگان کالا و خدمات و بانک ملت در محیط کاملاً امن و بدور از هر گونه نفوذ انجام می شود.
نحوه بهره مندی از خدمت خرید اینترنتی :
1- شرکتها و فروشگاههای ارائه دهنده کالا و خدمات ، موسسات ، دانشگاهها ، مراکز دولتی و غیردولتی به منظور فراهم سازی امکان دریافت مبالغ مرتبط با کالا یا خدمات فروخته شده به متقاضیان می توانند ضمن عقد تفاهم نامه و آماده سازی بستر نرم افزاری لازم با همکاری کارشناسان این بانک ، اقدام به برقراری ارتباطات اینترنتی لازم فی مابین سایت خود و سایت پرداخت اینترنتی این بانک نموده و بر اساس پروتکل ها و استانداردهای توافق شده امکان مزبور را در سایت خود را ایجاد نمایند.
2- متقاضیان بهره مندی از این خدمات ، پس از ورود به سایت هر یک از مراکز یادشده و خرید موارد ارائه شده و تعیین مبلغ ، به سمت سایت بانک ملت هدایت شده و پس از اخذ شماره کارت و پارامتر cvv2 و رمز اینترنتی خریدار ، مبلغ ارسال شده از سوی سایت فروشنده را از کارت مشتری کسر نموده و پیغام مناسب صادر می نماید